امیری- به گزارش شهرآرانیوز، صاحبنظران و کارشناسان تا کنون درباره علت پرمخاطب بودن سریالهای ترکی در بین ایرانیها کم اظهار نظر نکردهاند و رسانهها نیز تا حدی به این موضوع پرداخته و عنوان کردهاند که «شاید مخاطبان این فیلمها هنگام تماشای سریال متوجه نباشد در یک جنگ فرهنگی قرار دارند و جذب فرهنگ کشوری میشوند که با سریالهایش آنها را بمبباران کرده است.» واقعیت این است که این روزها کشورها برای گسترش فرهنگ خود و کشورگشایی، دیگر سلاح به دست نمیگیرند بلکه هنر خود را به کار میگیرند و از این طریق فرهنگ کشور خود را به خورد دیگران میدهند. ساخت سریال در چند سال اخیر یکی از بهترین ابزارها برای این کار شده است و کشور ترکیه باخصوصی سازی شبکههای تلویزیونی و پرداختن به موضوعاتی از جمله خیانت، عشقهای سهضلعی، خانوادههای ازهمپاشیده، دسیسهچینی، دروغ و فریب، قتل و تجاوز، انتقام، کینه و نفرت جای خود را در بین مخاطبان دنیا به ویژه ایرانیها، عربها باز کرده است.
پا پر و قرصهای سریالهای ترکی از دلایل وابستگیشان میگویند
وقتی با برخی از افرادی که طرفدار پا پر و قرص این سریالها هستند و بی خبر از جنگی در آن قرار گرفتهاند، اگر روزی یک تا ۲ سریال ترکی نبینند، روشان شب نمیشود، گفتگو میکنیم دلایل و نظرات شنیدنی دارند.
رها از آن دسته بانوان خانه داری است که میگوید در اوایل دهه ۹۰ و با «عشق ممنوع» با سریالهای ترکی آشنا شده است و بعد از آن «خرم سلطان» او را وابسته همیشگی این سریالها کرده است. او درباره دلیل این وابستگی و علاقه میگوید: گذشته از ماجراهای جذابی که این سریالها ذهنم را دگیر خودش میکند، یک جور احساس نزدیک بودن با سر و شکل زندگی ترکها دارم که این را با تماشای سریالهایشان بیشتر احساس میکنم. فکر میکنم نوع روابطشان، سلام و احوالپرسیهایشان و برخی تعارفاتشان خیلی شبیه به فرهنگ ماست برای همین دوست دارم بنشینم و تماشا کنم. او ادامه میدهد: ترکها هم از نظر فرهنگی به ما نزدیک هستند و هم میتوان گفت سبک و سیاق اروپاییها را دارند که این برای من جذاب است.
محمد از دیگر مخاطبان همیشگی سریالهای ترکی است. او که میگوید بیشتر این سریالها را دنبال میکند در اینباره توضیح میدهد: فضای تاریخی برخی از این سریالها را دوست دارم. استانبول شهری تاریخی است و بسیاری از سریالها نیز در همین شهر تولید میشود. جالب است بیشتر وقتها فکر میکنم خود ما هم شهرهای زیبایی داریم که میتواند برای مردم جذاب باشد. مثلا تصور کنید سریالی در یک شهر کویری ساخته شود یا سریالی در شهر تاریخی یزد یا شیراز. اینطوری مردم هم با فضای آن شهرها آشنا میشوند هم سریال میبینند.
محدثه درحالیکه از مضامین سریالهای ترکی اننقاد دارد باز هم به تماشای این سریالها مینشیند. او میگوید: این روزها دیگر اگر کسی خیانت کند یا قتل و جنایت انجام دهد به معنای خوب بودن آن نیست بلکه فقط قرار است داستان را جذاب کند. او میگوید عاشق داستانهای ماجراجویانه است و اینکه در سریالهای ترکی آدمها اینقدر در ارتباط با هم، یکدیگر را بازی میدهند برایش جذاب است. او تاکید میکند سعی دارد مضامین این سریالها روی زندگی خانوادگیاش تاثیر نگذارد.
افسانه هم نظری تقریبا مشابه دارد و میگوید خودش از ظاهر شخصیتهای این سریالها الگوبرداری میکند تا جذابتر به نظر برسد.
وقتی سریالهای ایرانی با الگوبرداری از سریالهای ترکی برای جذب مخاطبان ساخته میشوند
سریالهای ایرانی کجای داستان قرار دارند؟
صحبت کردن از سریالهای ترکی در بین صاحبنظران و هنرمندان همیشه با واژههایی همچون «آبکی»، بیمحتوا» و …. همراه بوده است، اما با همه اینها، واقعیت این است که «سریال ترکی» یک صنعت عظیم است که گردش مالی خیره کنندهای دارد.
روزنامه گاردین در این زمینه گزارشی با عنوان «سریالهای ترکی چگونه دنیا را تصرف کردند؟» تهیه کرده است که بر اساس این گزارش آمار رسانههای هنری از نظر فروش و شمار تماشاگران بینالمللی سریالهای ترکی درحال حاضر بعد از سریالهای آمریکایی در رتبه دوم جهان قرار دارند و در روسیه، چین، کره و آمریکای لاتین تماشاگران پروپاقرصی ردیف کردهاند. گفته میشود شیلی، مکزیک و آرژانتین در سهسال اخیر بیشترین سریالهای ترکی را خریدهاند و ارقام گردش مالی این کشورها در این زمینه حیرتانگیز است.
در چنین شرایطی جای خالی سریالهای خوب ایرانی نیز دلیل دیگری است برای علاقه و وابستگی ایرانیها به سریالهای ترکی. همچنان که سامان از دیگر طرفدارهای سریال ترکی، نبود سریالهای خوب ایرانی را دلیل مهم علاقه اش به سریالهای ترکی میداند. او میگوید:من عاشق سریالهای خانوادگیام. سریال ایرانی خوب هم باشد تماشا میکنم، اما واقعا سریال خوب کم داریم. سریالهای خانوادگی آمریکایی را هم تماشا میکنم، اما هیچ کشوری به اندازه ترکیه سریالهای جذاب خانوادگی ندارد. برای همین است که بیشتر سریال ترکی میبینم. مهشید هم در پاسخ به اینکه چرا روزی ۴ تا ۵ ساعت از وقتش را پای سریال ترکی میگذارد از نبود سریالهای ایرانی حرف میزند و میگوید: من عاشق سریال دیدن هستم. هر سریالی جذبم کند تماشا میکنم. اگر سریال خوب ایرانی هم باشد برایم جذاب است.
سریالهای ایرانی، کپی نابرابر با اصل
از اوایل دهه ۹۰ و با فعال شدن شبکه نمایش خانگی سریالهای ایرانی سعی کردند صنعت سریالسازی در کشور را رونق دهند. اما مسئله این است که سازندگان این سریالها مخاطبا ن خود را به خوبی نشناخته اند و سعی میکند با استفاده از تصاویر غیرواقعی و غلو شده مخاطب را جذب کنند. حتی تصویری متفاوت از کشور ایران در بین مخاطبان شبکه آی فیلم ارئه دهند. به جرات میتوان گفت اگر پای چهرههای درجه یک سینما و سلیبریتیها در میان نبود این سریالها مخاطبی نداشتند. در حقیقت چهرههای بازیگران مشهور، تصاویر زندگیهای پرتجمل و داستانهای عاشقانه همان چیزهایی است که سازندگان سریالهای ایرانی سعی دارند با الگو برداری از سریالهای ترکی، مخاطب جذب کنند.
آزاد بودن روابط، ازدواجهای نامتعارف و موضوعاتی از این قبیل، از دیگر ویژگیهایی سریالهای ایرانی است که به نظر میرسد سعی شده است مخاطبان را قلقلک بدهد و بگوید، اگر سریال ترکی دوست دارید ما شبیه به سریالهای ترکی برایتان میسازیم.
باید گفت پایان این داستان فقط به جذب تعداد محدودی مخاطب نمیانجامد بلکه یک شکست بزرگ برای فرهنگی محسوب میشود که سعی دارد با ساخت سریالهای پرزرق و برق، فرهنگی کپی شده از دیگر فرهنگها را به نمایش بگذارد.